تورنتو – حتی شش سال پیش – قبل از مدالهای المپیک سارا نرس، قبل از رکورد المپیک که به ثبت رساند، قبل از جعبههای چیریوس و عروسکهای باربی که تصویر او را نشان میدادند – کانادا راضی بود که او را از تیم ملی هاکی زنان خود کنار بگذارد.
اوایل سال 2017 بود و مدیران کانادایی نسبت به آمادگی نرس برای مسابقات قهرمانی جهان تردید داشتند. به او گفته شد که شاید جایی در المپیک سال آینده وجود داشته باشد.
پرستار آن تیم المپیک و سپس یک تیم دیگر را تشکیل داد و اکنون در میان زنان صعود کننده در هاکی است. شش ماه پس از اینکه او اولین زن سیاهپوستی شد که مدال طلای المپیک را در هاکی به دست آورد و رکورد امتیاز المپیک تک تورنمنت را به نام خود ثبت کرد، پرستار برای جاه طلبی های کشورش در مسابقات قهرمانی جهان که از پنجشنبه آغاز شد، محوریت دارد.
نوبت او در صدر ورزش های کانادایی آشکار می شود زیرا او به طور فزاینده ای صدای خود را فرا می خواند. یکی از معدود سیاهپوستان در کمیابترین اتاقهای هاکی، حالا یا قبل از آن، او احتیاط چند سالهاش را با صراحت عوض میکند، نگرانیهای مربوط به واکنشهای منفی و این احساس طاقتفرسا و ماندگار را از بین میبرد که «هیچوقت واقعاً احساس نمیکرد که من در آن جا هستم».
“من دختری بودم که هاکی بازی می کردم. من یک دختر سیاهپوست دو نژادی بودم که هاکی بازی میکردم.» پرستار 27 ساله تابستان امسال در تورنتو گفت. من همیشه این حس تعلق عجیبی را داشتم به جایی که می گویم، اوه، می توانم پشت این میز بنشینم؟ آیا من به اینجا تعلق دارم؟ آیا من با کل جمعیت هماهنگ هستم؟»
به نظر می رسد جمعیت اکنون او را دنبال می کنند. روز چهارشنبه، EA Sports گفت که پرستار اولین زن خواهد بود روی جلد ظاهر شود از بازی ویدیویی هاکی آن. سپس در روز پنجشنبه، زمانی که کانادا برنامه مسابقات قهرمانی جهان خود را با یک مسابقه مقابل تیم قدرتمند فنلاند باز کرد، پرستار اولین گل تیمش را به ثمر رساند و در دومین گل خود در پیروزی 4-1 پاس گل داد.
مربی او از دانشگاه ویسکانسین در پاسخ به این سوال که آیا پرستار، که فشار را “امتیاز” می نامد، بدون رد کانادا در سال 2017 افزایش می یافت، “احتمالا نه.”
مارک جانسون، مربی سابق المپیک آمریکایی، گفت: “او احتمالاً به نقطه ای رسیده است که با عبور از آن فضا بازیکن بسیار بهتری نسبت به آنچه که می شد، بود.”
از همیلتون
دختر یک مهاجر ترینیدادی و مادری که نسبش در کانادا نسلها پیش میرود، پرستار یکی از تازهترین نوشتههای شجرهنامهای است که گنجینهای از استعدادهای ورزشی است.
پدرش، راجر، یکی از بهترین بازیکنان چوگان در کانادا بود. خالهای به نام راکل نرس، یک پاسدار مشهور در دانشگاه سیراکیوز بود و با دونووان مکناب، مدافعی که شش بازی Pro Bowls ساخته بود، ازدواج کرد. دختر آنها، لکسی مکناب، دانشجوی سال اول تیم بسکتبال سیراکوز است.
بیشتر در مورد زنان و دختران در ورزش
- فشار برای کاهش چربی بدن: دپارتمان های ورزشی دانشگاهی در سراسر کشور از دانشجویان ورزشکار می خواهند تا ترکیب بدن خود را اندازه گیری کنند. بسیاری از ورزشکاران زن این آزمایش ها را برای کسانی که دارای اختلالات خوردن هستند یا مستعد ابتلا به آن هستند، تهاجمی و محرک می دانند.
- تأییدهای جدید بحث قدیمی را مطرح می کند: ورزشکاران زن کالج به لطف فالوورهای زیاد خود در شبکه های اجتماعی میلیون ها درآمد کسب می کنند. اما برخی از کسانی که برای برابری مبارزه کردهاند، نگران هستند که ساخت برندشان پسرفتکننده باشد.
- سوء استفاده در فوتبال زنان: انتشار گزارش ییتس، با جزئیات “سوء استفاده سیستمی” در سراسر ورزش، تنها آغاز کار است.
- زیبا در هر رنگی: بسکتبالیست های زن هر طور می خواهند به خودشان استایل می دهند، چون می توانند. انتخاب های آنها نیز می تواند سودآور باشد.
از دیگر پسرعموهای سارا نرس می توان به کیا نرس، قهرمان المپیک در سال های 2016 و 2020 و یک ستاره تمام ستاره WNBA و دارنل نرس، مدافع خط دفاعی ادمونتون اویلرز اشاره کرد. پدر آنها، ریچارد نرس، در لیگ فوتبال کانادا بازی می کرد.
در کودکی در همیلتون، در نزدیکی تورنتو، سارا نرس، که از قدرت برازنده و لباس های درخشان خیره شده بود، تصور می کرد که می خواهد یک اسکیت باز (یا یک ستاره پاپ) باشد. والدینش او را برای هاکی ثبت نام کردند. او در تیمهای پسران شرکت کرد و فهمید که دختران دیگر تنها زمانی به این ورزش میپردازند که در سن 7 سالگی شاهد راهپیمایی تیم زنان کانادا برای رسیدن به مدال طلای المپیک در سال 2002 بود.
به مربیان و بازیکنان، او وعدههای آشکاری را نشان داد، اما گاهی اوقات بیش از حد آرام به نظر میرسید. تنها یک بار بود که استیسی مارنوچ مربی پرستاری شد که بالقوه احساس کرد که یک رئیس نیمکت او را درک می کند.
مارنوخ با موعظهای که هیچ رویکردی نمیتواند برای هر بازیکنی مناسب باشد، بهویژه هر بازیکن نوجوانی، ترکیبی از استقلال و مسئولیتپذیری وحشتناک را ارائه کرد. شاید مهمتر از همه، مارنوخ احساس کرد که پرستار، که قبلاً توانایی او را برای جدا کردن هویتش از ورزشی که او را به شهرت میرساند قدر میدانست، در زیر هیاهوی هاکی محور فرو میپاشد.
مارنوخ گفت: «او به شدت رقابتی است، اما چنین امتیازی برای او ندارد. او آرام و فوقالعاده خنک است و در صورت نیاز آن را روشن و روشن میکند.
مارنوچ افزود: «بچههای تنبل دفاع بازی نمیکنند و او همیشه از پشت مردم را میگرفت.
مربیان کالج متوجه سرعت پرستار، ناتوانی او و توانایی او در ضربات پنالتی شدند. او ویسکانسین را انتخاب کرد که هم به خاطر برنامه هاکی زنانش مشهور بود و هم به اندازه کافی بزرگ بود که پرستار در ناشناس ماندن نسبی لذت ببرد.
او در هر بازی به عنوان دانشجوی سال اول بازی کرد و به یک گلزن پرکار برای Badgers تبدیل شد که در هر چهار فصل پرستار در مدیسون به چهار فصل منجمد رسیدند.
با این حال، پرستار از روی یخ محتاط بود زیرا آمریکا همچنان در غوغا عمیقتر فرو میرفت. او نگران خشونت پلیس بود، به ویژه زمانی که پدرش یا یکی از برادرانش برای ملاقات به آنجا سفر می کردند. هنگامی که خلق و خوی ملت در حول و حوش انتخابات ریاست جمهوری 2016 تیره شد، او متوجه شد که از برخی از دیدگاه هایی که در رختکن شنیده بود و در ویسکانسین در آغوش گرفته شده بود، مضطرب شد، چشم انداز تلخی سیاسی.
اما او به سختی مشتاق بود که به طور کامل وارد معرکه شود، یا حداقل هنوز. او مدتها به این نکته توجه داشت که او آن را یک مزیت توصیف میکرد: «من یک زن دو نژادی هستم و مردم میتوانند بگویند که من سفیدپوست نیستم، اما همچنین با من طوری رفتار نمیشود که گویی یک زن سیاهپوست تیره هستم. ” او همچنین مطمئن نبود که کسی بخواهد از او بشنود، و بنابراین در مورد نژاد، در جامعه یا در ورزش عمدتاً سفیدپوست خود چیزی نگفته بود. (پرستار گفت که قبل از اینکه درباره آنجلا جیمز، زن سیاهپوستی که برای کانادا بازی کرده بود و در سال 2010 یکی از اولین زنانی بود که به تالار مشاهیر هاکی راه یافت، بیاموزد، نوجوان بوده است.)
حتی زمانی که در میان دوستان بود، گاهی اوقات از اصلاح کوتاهی ها و اخراج ها خودداری می کرد. و در توییتر، او معمولاً در مورد هاکی و خواهر و برادرش صحبت می کرد.
با این حال، شب قبل از انتخابات، پس از اینکه مردی با نقاب دونالد جی ترامپ در جریان یک بازی فوتبال در مدیسون وانمود کرد که فردی را که خود را شبیه باراک اوباما بود، لینچ میکند، او با نگرانی واهمه داشت. به ورزشکاران ویسکانسین پیوست او از «در طول رقابت دوست داشته شدن اما در زندگی روزمره ما در معرض تبعیض نژادی» صحبت کرد.
نتایج انتخابات به سرعت بیانیه آنها را خفه کرد.
دنبال طلا و حرف زدن
نیش محرومیت از تیم قهرمانی جهان 2017، که میتوان آن را در تردیدها در مورد قدرت نرس جستجو کرد، زمانی که او در فهرست کانادا برای بازیهای زمستانی 2018 قرار گرفت، محو شد. اما تیم ناامید از آسیا بازگشت و کانادا برای اولین بار از سال 1998 به مدال نقره هاکی زنان سقوط کرد. سال بعد، کانادا تنها برنز مسابقات قهرمانی جهان را به دست آورد.
بازیکنان یک دوره “جستجوی روح” را آغاز کردند، همانطور که برخی از آنها آن را توصیف می کنند. برای پرستار، حساب دیفرانسیل و انتگرال پیچیده بود. او یک مدال المپیک و چشم انداز دیگری برای مدال داشت. او همچنین علایق دیگری از جمله مد و بازاریابی داشت.
او در ژوئن گذشته گفت: “در 23 سالگی توانستم بفهمم که المپیک فقط کاری بود که انجام دادم – جایی که رفتم، جایی که هاکی بازی کردم، که تمام زندگی ام را انجام داده ام و خواهم کرد.” “اما این چیزی نیست که من هستم. انگار سارا نرس هستم. من یک المپیکی هستم، اما چیزهای دیگری هم هستم. این تمام وجود من نیست.»
رنج – شاید بیشتر یک خشم در حال جوشیدن – از شکست المپیک برای آمریکایی ها ادامه داشت. او مدال طلا می خواست.
همه گیر در آن مقطع رسید. او نزد پدر و مادرش ماند، تا جایی که میتوانست هاکی تمرین کرد و با آموزشهای یوتیوب در مورد ناخن و آرایش آرامش پیدا کرد.
سپس یک افسر پلیس مینیاپولیس، جورج فلوید، یک مرد سیاهپوست را در ماه مه ۲۰۲۰ به قتل رساند. پرستار، صدها مایل به سمت شرق، پس از سالها تحسین فعالان از راه دور، جسور شده و به وحشت بینالمللی پیوست.
او در یکی از توییتهایش گفت: «این یک تصادف نبود. “این وحشتناک است که یک سیاه پوست دیگر را می بینم که به قتل رسیده است. زندگی او، همراه با تعداد بیشماری دیگر – ارزشی ندارد. تنها نشستن و گفتن “من نژادپرست نیستم” کافی نیست. همه ما باید فعالانه علیه نژادپرستی در جامعه خود باشیم.»
او همچنین که از سوی عناصر جامعه کانادا ناراحت بود، پست هایی درباره تجاوزات خرد منتشر کرد، از مردم خواست تا در تظاهرات شرکت کنند و در یک نقطه نوشت: «زندگی سیاه پوستان مهمتر از ورزش است. عادت زنانه. من به هاکی نیاز دارم، مخصوصاً برای درک آن.”
ترسویی که خودش تشخیص داده بود، به دلیل سن، اضطرار دوران و رگه مستقلی که او فکر میکرد همهگیری عمیقتر شده است، از بین رفته بود.
“من توانستم چیزهای بیشتری در مورد خودم و جایی که فکر میکردم با این دنیا جا میگیرم بیاموزم و تاکید کمتری بر هماهنگی با گروهی از افراد دارم و بیشتر، هی، این چیزی است که من هستم و میتوانم در تمام مدت روان باشم. این گروه از مردم،” پرستار گفت.
علاوه بر این، او گفت، او پذیرفت که جایگاه او به عنوان یکی از تنها زنان رنگین پوست نخبه هاکی، ایجاب می کرد که او بیش از آنچه به خودش اجازه تصور می داد صحبت کند.
او گفت: “اگر از من نبود، مردم این را دریافت نمی کردند.”
والدین او اکنون بیشتر نگران این واکنش هستند – او به پدرش میگوید: «باید از توییتر خارج شوید» – اما افرادی که مدتهاست پرستار را میشناسند میگویند از اینکه در نهایت او حاضر است مشکلات ریشهای را به چالش بکشد شگفتزده شدهاند. .
جانسون که به خاطر دو گل خود در بازی “معجزه روی یخ” ایالات متحده در بازی “معجزه روی یخ” در ایالات متحده آمریکا شیر زده بود، گفت: “او احتمالاً در پوست خود راحت تر از پنج، شش، هفت سال پیش است، اما من فکر می کنم همیشه وجود داشت.” المپیک 1980 و بیشتر از همه با سختی های شهرت بازی ها آشناست. واضح است که هر پلتفرم در 15 ماه گذشته تغییر کرده است.
با این حال، عملکرد درخشان او در پکن تقریباً اتفاق نیفتاد: در ماههای قبل از بازیها، پرستار که از آسیب دیدگی زانو بهبود مییابد، مطمئن نبود که چقدر یخ را ببیند. او تا بعد از کریسمس تمرین نکرد و با تیم کانادا بازی نکرد.
در پیشنمایشهای بازیها معمولاً به طور گذرا از پرستار نام برده میشود. آمریکایی ها، رقبای برجسته کانادایی ها در هاکی زنان، به هر حال محتاط بودند.
جوئل جانسون، که تیم آمریکایی را در پکن رهبری میکرد و مربی تیمهایی بود که با پرستار روبرو میشد، میگوید: «همیشه آشنایی وجود داشت، این نوع بازیکنی است که قرار است تأثیر بگذارد زیرا او بازی را به عنوان یک حرفهای بازی میکند. در ویسکانسین بود. فکر میکنم برخی از مردم همیشه میدانستند که او توانایی رهبری و بزرگ بودن را دارد، و سپس او به همان روش آن را روی یخ خرد کرد.»
او دو پاس گل در بازی افتتاحیه کانادا در پکن داشت، سه گل در بازی دوم و یک گل و یک پاس گل در بازی سوم. او در اولین بازی کانادا مقابل ایالات متحده یک پاس گل به ثبت رساند، اما چهار پاس گل در دیدار یک چهارم نهایی با سوئد و چهار پاس دیگر در نیمه نهایی مقابل سوئیس به دست آورد.
با نزدیک شدن به بازی مدال طلا مقابل آمریکایی ها، بلیر ترنبول، یکی دیگر از کهنه سربازان ویسکانسین در تیم کانادا، از او پرسید که آیا پرستار متوجه شده است که در آستانه رسیدن به رکورد هیلی ویکنهایزر با 17 امتیاز در یک بازی المپیک قرار دارد یا خیر.
خیر
او بعداً به یاد آورد که تنها چیزی که او به آن فکر می کرد این بود که چگونه، پس از شروع بازی ها در خط سوم، اولین بازی را با ماری فیلیپ پولین به اشتراک بگذارد و چگونه “من باید خوب باشم زیرا با پولین بازی می کنم و او بازی می کند. دختر مدال طلا.»
اما نرس زود در آفساید قرار گرفت و گل ناتالی اسپونر برای کانادا ناپدید شد.
اسپونر به یاد می آورد که پرستار روی نیمکت به او می گفت: «یکی به تو مدیونم».
سی و پنج ثانیه بعد از گل مردود، پرستار گل زد و علامت ویکنهایزر را به تساوی کشاند. او بعداً یک پاس گل در گل پولن به قهرمانی المپیک ثبت کرد و به کانادا کمک کرد تا انتقام شکست سال 2018 خود را بگیرد.
مدال طلایی که پرستار اکنون هوس میکرد، گاهی اوقات در جوراب زندگی میکند، دریافتکننده آن در میان تاری از حمایتهای مالی، نوشتههای مجله، تمرینها و پیادهروی با سگ جدیدش، رومئو، به سختی به آن نگاه میکند. او که اکنون در قطارها و مراکز خرید شناخته شده است، در نظر دارد فهرست المپیک دیگری را دنبال کند.
او گفت، اما او نمی ترسد که از ورزش یا هر چیز دیگری حرکت کند. طرد شدن به او آموخت که نباشد.
او گفت: “ما قرار نیست کبوترخانه شویم.”