اولین موج احساسات تقریباً به محض اینکه صدای ترک تفنگ شروع به صدا در آمد و واتل شاهد کنار کشیدن سایر رقبا بود. در عرض چند لحظه، او خود را در حال عقب افتادن یافت – و با فاصله کمی.
“این باعث شد شک و تردیدهایی در من ایجاد شود، مانند: “وای، من نمی توانم باور کنم که اینقدر عقب افتاده ام. آیا من آنقدر بد فرم هستم که نمی توانم با این بچه ها سر و کار داشته باشم؟”
اما آنچه در طول مسابقه آشکار شد اکنون فولکلور المپیک است.
گام به گام، واتل شروع به به دست آوردن موقعیت در مقابل سایر دوندگان کرد و در پایان دور اول در فاصله نزدیکی از گروه قرار گرفت.
وقتی که چشمانش را به کسانی که در مقابلش بودند آموزش می داد، با خیال راحت، انگیزه رقابتی او بازگشت. او شروع به سبقت گرفتن از سایر دوندگان در دور آخر کرد و آماده شد تا ضربه خود را – چیزی که او “حالت حمله” می نامد – در فاصله 200 متری به پایان برساند.
اکنون، امیدهای واتل برای کسب مدال – لحظاتی قبل غیرمحتمل – شروع به متبلور شدن کرد. او در آخرین خط مستقیم از کنیاییها مایک بویت و رابرت اوکو سبقت گرفت، سپس یوگنی آرژانوف، بازیکن مورد علاقه پیش از مسابقه از اتحاد جماهیر شوروی، ناگهان در فاصله چند متری شروع به محو شدن کرد.
گردن و گردن در خط پایان، آرژانوف خسته به زمین افتاد در حالی که ووتل دستانش را به انتظار پیروزی بالا آورد.
واتل میگوید: «تقریباً مانند یک دوی 100 یاردی در خط پایان بود – خیلی نزدیک بود».
“به عنوان یک دونده، شما آن دید پیرامونی را دارید. آرژانوف درست روی خط پایان افتاد… او مستقیم به پایین رفت. من او را در کنار خود حس نکردم، بنابراین وقتی از خط عبور کردم، به نوعی احساس کردم که دارم برنده شد.”
فینال دوی 800 متر در المپیک مونیخ هنوز هم یکی از بهترین و هیجانانگیزترین مسابقات پیست تمام دوران به حساب میآید، و این سوال ساده را مطرح میکند که چگونه فردی که در شروع مسابقه تا این حد عقب بود، توانست طلا را کسب کند.
بازگشت واتل تا به امروز الهام بخش است. فیلمهای دانهدار این مسابقه به طور مرتب در رسانههای اجتماعی دست به دست میشود و میلیونها بازدید و هزاران کامنت در تمجید از عملکرد او که هرگز نگویید بمیرد به دست آورده است.
تنها 0.03 ثانیه ووتل و آرژانوف را که چهار سال قبل از مسابقه بیش از 800 متر شکست نخورده بودند، در خط پایان از هم جدا کردند، در حالی که بویت 0.15 ثانیه به عنوان سوم عقب بود.
جمعه پنجاهمین سالگرد این مسابقه است، و اگرچه زمان خاطرات بصری واتل را از چگونگی شکل گیری آن منحرف کرده است، ترن هوایی از احساساتی که او در آن زمان احساس می کرد تحمل کرده است.
او میگوید: «درست پس از المپیک برای چندین سال، من مسابقه را از چشمان خودم میدیدم – چیزی که در مسابقه میدیدم. “در طول سال ها، من آن ویدئو را بسیار دیده ام، به نظر می رسد که مسابقه را از چشم دوربین می بینم. این یک دیدگاه متفاوت است.
“من کمی از آنچه در مسابقه می دیدم را فراموش کرده ام، با دوندگان جلوتر از من و بالا آمدن. دلم برای آن تنگ شده است… اما می دانم احساساتی که در هر مرحله از مسابقه داشتم. .
این فقط تغییر مداوم احساسات در تمام طول دو دور بود.”
مانع آماده سازی
برای درک اینکه چرا ووتل در شروع فینال 800 متر بسیار عقب بود، باید به آزمایشات المپیک ایالات متحده و هفته های پایانی مسابقه بازگردید.
مربیاش که در درجه اول یک مایل دونده بود، او را متقاعد کرد که در 800 متر در آزمایشها “به نوعی تمرین سرعتی برای 1500 متر” شرکت کند. او در نهایت رکورد جهانی را به ثمر رساند – ووتل میگوید: «برای من هم مثل هر کس دیگری شوککننده بود – و در المپیک مونیخ با سه ثانیه بهبود در بهترین زمان خود در 800 متر، جواز حضور در هر دو رویداد را کسب کرد.
مدت کوتاهی پس از محاکمه، او با همسرش، جان، ازدواج کرد و این زوج یک ماه عسل کوتاه را در اوهایو آغاز کردند – تصمیمی که بیل باورمن، مربی تیم ایالات متحده را خشمگین کرد.
واتل می گوید: «او واقعاً در مورد انزجارش و ازدواج من بسیار علنی بود. او یک نقل قول عالی داشت: «وتل برای زن گرفتن از مدال طلا دست کشید، چیزی شبیه به آن».
ووتل که مشتاق نشان دادن به بوئرمن بود که ازدواج و ماه عسل تاثیری بر آمادگی او در المپیک نداشته است، به محض بازگشت به تیم ایالات متحده، خود را وارد تمرین کرد.
او می گوید: «بیرون رفتم و تمرین بسیار سختی انجام دادم و درست گرم نکردم. “به یکباره زانوی چپم، مینیسکم روی زانوی چپم شعله ور شد.
مسافت پیموده شده من از حدود 70 به 80 مایل در هفته کاهش یافت — که باید در آن زمان می دویدم — به هیچ … من فقط توانستم مسافت پیموده شده خود را قبل از المپیک به حدود 15 تا 20 مایل برسانم. هفته.”
کاهش بار تمرینی باعث شد ووتل وارد مونیخ شود و از نحوه عملکرد خود مطمئن نباشد.
او توضیح میدهد: «انواع شک و تردیدهایی در ذهنم ایجاد میشد، زیرا میدانستم که شرایط را از دست میدهم و میدانستم که نمیتوانم بلند شوم و بروم – جرقهای که در آزمایشهای المپیک داشتم.»
“این به پشت ذهن من می رسد و می گوید: “آیا شما واقعا آنچه را که برای گرفتن مدال طلا لازم است دارید؟”
مشکل زانو، تردیدهایی که در ذهن او وجود داشت، و ترجیح او برای مسابقه دوی 1500 متر، همگی به شروع کند ووتل در فینال 800 متر و همچنین در نیمه نهایی روز قبل کمک کردند.
او میگوید: «هیچوقت احساس نمیکردم که میتوانم با نیممیلرز همگام باشم. من 1500 متر را بیشتر دوست داشتم زیرا برای سبک من مناسب تر بود.
“همه چیزهای آویزان کردن، بسیاری از آنها کمی هستند (زیرا) من آن سرعتی که این بچه ها برای بالا رفتن داشتند را نداشتم. چیزی که داشتم توانایی حفظ سرعتی بود که برای مدت طولانی تری داشتم. من میتوانستم سرعت خاصی داشته باشم و فقط با آن سرعت سازگار باشم.”
در حالی که بقیه زمین شروعی سریع در فینال داشت، سرعت ووتل ثابت ماند.
او میگوید: «زمان 200 متر اول من تقریباً مشابه زمان 200 متر گذشته من بود: در 25.9 (ثانیه) بیرون رفتم و در 26 وارد شدم.
“این فقط از نوع تعمیر و نگهداری بود. دو 400 متر من تقریباً دقیقاً در یک سطح بودند — 200 متر دوم من با 200 متر سوم من یکسان بود.”
از “بزرگترین هیجان” تا “بزرگترین ناامیدی”
عواقب اجرای واتل پر حادثه بود.
و این تنها استقبال ناخوشایند او نبود. در طول مراسم مدال، او فراموش کرد کلاه گلف سفید خود را در بیاورد – چیزی که در سال گذشته عادت کرده بود به آن بپوشد – و پس از پایین آمدن از سکو از او پرسیده شد که به چه چیزی اعتراض کرده است.
او باید عذرخواهی می کرد و توضیح می داد که به چیزی اعتراض نمی کند.
واتل میگوید: «من آن را در حین سرود ملیمان روی پایه پیروزی پوشیدم، که در ایالات متحده یک نه بزرگ است، و فقط فراموش کردم که آن را در دست داشته باشم. مثل کیف پول یک مرد است — تو کیف پولت را گذاشتی. در جیب پشتت، و تو حتی نمیدانی که آنجاست.»
اما قهرمانی های او در فینال 800 متر تکرار نشد. او پس از قضاوت نادرست ضربه خود در نیمه نهایی، کسری را خارج از زمان مقدماتی به پایان رساند و از دور رقابت ها حذف شد.
واتل میگوید: “من از یکی از بزرگترین هیجانهایم در دوران دویدنم به یکی از بزرگترین ناامیدیهایم رسیدم، زیرا واقعاً میخواستم در فینال آن 1500 متر باشم. احساس میکردم که میتوانم کاری در آنجا انجام دهم.”
“من بیش از حد اعتماد به نفس پیدا کردم. این یک خطای تاکتیکی بود، و من بهای آن را پرداختم… نمی گویم که مرا آزار می دهد، اما این یکی از آن “چه می شد اگر” است.”
در تصویر گسترده تر از حرفه دویدن خود، واتل طلای المپیک را با اولین مایل زیر چهار دقیقه ای خود – یک دستاورد برجسته برای هر دونده مسافت متوسط مرد در آن زمان – و برابری با رکورد جهانی 800 متر در سال 1972 رتبه بندی کرد. .
او در سال 1974 از کاندیداتوری بازنشسته شد و سپس مربی و مدیر دانشگاهی شد – اخیراً تا سال 2012 به عنوان رئیس پذیرش در کالج رودز در ممفیس، تنسی خدمت کرد.
کلاه گلف نمادین او با خیال راحت در تالار مشاهیر دوومیدانی نگهداری میشود و او مدال طلای خود را در خانه نگه میدارد.
واتل به شوخی می گوید: «من برای بردن یک مسابقه دیگر خیلی پیر هستم، بنابراین بهتر است الان از آن محافظت کنم. اما زمانی که فرصت پیش می آید، او همیشه خوشحال است که آن را به مهمانان نشان می دهد و خاطرات پیروزی معروف و غیرمحتمل خود را زنده می کند.
واتل میگوید: «من به مردم میگویم: «چرا از صحبت کردن با کسی در مورد چنین تجربهای عالی خسته میشوید؟»
واقعا تجربه فوق العاده ای بود.»