چیزی در مورد دستیابی ورزشکاران به سطحی از عظمت در نوجوانی وجود دارد که تماشای پیشرفت آنها را به سمت میانسالی به ویژه ترسناک می کند.
تلفات زندگی جایگزین شور و نشاط جوانی می شود. پانچ از فیزیکهایی که یک بار اسکنه شده بودند پیشی میگیرد. در ناگوارترین موارد، تصمیمهای بد از سالهای پیروز، سالهای پس از آن، یا هر دو، منجر به وجودی میشود که زمانی که زندگی شکوه قهرمانی پس از قهرمانی و زرق و برق همراه را به ارمغان آورد، غیرقابل تصور به نظر میرسید.
این چیزی است که وقتی بوریس بکر – قهرمان انفرادی ویمبلدون در 17 سالگی، زندانی در زندان بریتانیا در 54 سالگی و اکنون یک مرد آزاد در 55 سالگی – بر روی صفحه نمایش لپ تاپ ظاهر می شود به ذهن متبادر می شود. در اولین مصاحبه خود با نیویورک تایمز پس از آزادی از زندان در اواخر سال گذشته. بکر هشت ماه از دو سال و نیم محکومیت خود را به دلیل مخفی کردن و انتقال پول و دارایی در طی یک روند ورشکستگی گذراند. او قبلاً در سال 2002 در آلمان به فرار مالیاتی محکوم شده بود.
اکنون، او امیدوار است که همه چیز پشت سر او باشد و بتواند بخش های بهتری از زندگی قبل از حبس خود را بازیابد، کاری که بزرگان بازنشسته تنیس در یک سن خاص معمولا انجام می دهند – اظهار نظر در تلویزیون و شروع به کار به عنوان یک مربی گاه به گاه. و مشاور برای بازیکنان جوان. بکر، قهرمان شش دوره گرند اسلم، دیدگاهی متأسفانه منحصر به فرد اما ارزشمند در مورد خطرات و مشکلات زندگی به عنوان یک ستاره تنیس مدرن دارد.
او گفت: «در حال حاضر اندکی در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهم و مطمئناً چه کاری را نباید انجام دهم، خرد دارم.
لباس زندان از بین رفته و با یک کت و شلوار آبی زیبا جایگزین شده است. بکر که جلوی دوربینی در دبی نشسته بود، جایی که برای جلسات کاری و مصاحبه به آنجا سفر کرده بود، به طرز چشمگیری لاغرتر از قبل از زندانی شدنش بود، اگرچه چشمان آبی او در مقایسه با حالت افتادگی و پلک سنگینش بار دیگر درخشان و امیدوار بودند. سال پیش.
ظهور و سقوط بکر در یک مستند دو قسمتی جدید به تصویر کشیده شده است، «بوم! رونق! جهان در مقابل بوریس بکر، ساخته فیلمسازان الکس گیبنی و جان باتسک. بکر در این فیلم شرکت کرده و در حال تبلیغ آن است که در روز جمعه در Apple TV+ نمایش داده میشود، اما برخلاف بسیاری از مستندهای مشهور این روزها، «بوم بوم» یک پروژه بیهوده نیست که در آن سوژهها یا اعضای تیمهای مدیریتی آنها بهعنوان تهیهکننده اجرایی کار کنند. روایت و سود حاصل از موفقیت مالی فیلم.
گیبنی («انرون»، «دروغ آرمسترانگ»، «روشن شدن») و باتسک («جستجوی مرد قندی»، «روزی در سپتامبر») اینگونه کار نمیکنند. بکر نیز که همیشه راه خود را، چه در زمین تنیس و چه خارج از آن، با نتایج گاه و بیگاه فاجعه بار طی کرده است، به آن علاقه مند نبود.
بکر گفت: «اگر شما یک تهیهکننده مشترک هستید، گوشهها را کوتاه میکنید، آنطور که شاید دنیای بیرون شما را میبیند، خود را نشان نمیدهید. “این شما را در نوری بسیار بهتر از آنچه واقعا هستید نشان می دهد. و برای من، می دانید، صداقت همیشه مهم بود.”
نتیجه یک پرتره بدون بند انگشت از بازیکنی است که در نوجوانی به اوج ورزش خود رسید و در آلمان، کشورش، به اوج شهرت رسید. ازدواج به ظاهر کامل او با باربارا فلتوس، یک زن سیاه پوست، نقطه عطف روابط نژادی در آلمان بود (پس از هشت سال، این ازدواج به طلاق ختم شد).
اما در دوران بازنشستگی، زندگی بکر به داستانی ناخوشایند از جنایتکاری، سرمایهگذاریهای تجاری شکست خورده، ورشکستگی، رسواییهای روزنامهها و دوران زندان تبدیل شد. در طول مسیر، نزدیک به سه سال مربیگری در شماره جهانی جهان نیز وجود داشت. 1 نواک جوکوویچ در یکی از موفق ترین دوره های حرفه ای خود.
گیبنی، نویسنده و کارگردانی که خود را یک «عجیب تنیس» توصیف میکند، گفت که جذب فیلمهای مستندی در سال 1991 شده است که در آن بکر میگوید از عقب افتادن یکی دو مجموعه در مسابقات لذت میبرد. بکر گفت که این ذهن او را متمرکز می کند، و سپس او دوباره غرش می کند.
گیبنی میگوید: «در زندگی واقعی برنامه خوبی نیست و برای تنیس هم برنامه خوبی نیست.
باتسک، تهیه کننده، گفت که در ابتدا با بکر در مورد ساخت یک مستند در سال 2018، قبل از اینکه ورشکستگی بکر به یک محکومیت جنایی تبدیل شود، به سراغ او رفت. گیبنی در سال 2019 با او مصاحبههای گستردهای انجام داد، و بار دیگر سال گذشته پس از محکومیت و تنها چند روز قبل از صدور حکم، زمانی که یک بکر چاق و ترسیده سعی کرد نظر خود را درباره آنچه که پیشبینی میکرد آخرین بار برای چندین سال باشد، بیان کند.
باتسک در مورد بکر می گوید: «بزرگترین اشتباه او این بود که به اشتباه فکر می کرد فضولی که او را از سر همه چیز عبور می دهد، او را در شرایط دشواری قرار می دهد. شما باید آنقدر باهوش باشید که بدانید، “من نمی توانم از طریق این موضوع فحاشی کنم.”
بکر بر اساس برنامه اخراج سریع اتباع خارجی از زندان زودتر آزاد شد، اما نه قبل از آنچه که او به عنوان هشت ماه چالش برانگیز در دو زندان توصیف کرد.
او گفت: “بسیار سخت است، به خصوص از زندگی که من از آن آمده ام.”
در اولین هفتههای حبس، مردی که زمانی حکم دادگاه مقدس در ویمبلدون را بر عهده داشت، 22 ساعت در روز در سلولش حبس میشد و فقط برای ناهار و شام، دوش گرفتن و مدت کوتاهی بیرون از خانه بیرون میرفت.
در اوایل دهه 20 زندگی بکر، زمانی که تقریباً چندین بار از تنیس بازنشسته شد، ساعاتی از شب را در اتاق هتلش میگذراند و در دفترچههایش مینوشت. او گفت که به طور مشابه، انزوا در زندان به او زمان زیادی داد تا درباره اینکه کجای زندگیاش اشتباه رفته است فکر کند. او انتخابهای ضعیف زیادی را به خاطر میآورد – اعتماد بیش از حد به مدیران و مشاوران، باردار کردن زنی در اتاق پشتی رستوران نوبو در لندن، انجام یک سری سرمایهگذاری ضعیف. او همچنین به روزهای خوب فکر میکرد، هرچند، لحظات عالی زندگی حرفهایاش و تمام تجملاتی که موفقیتش برای او فراهم کرده بود.
او گفت که از امنیت خود در زندان میترسید، اما نفس خود را کنترل کرد و با گروهی که از او محافظت میکردند، افتاد. وی از ارائه جزئیات خودداری کرد.
او گفت: «یک قانون شرافتی وجود دارد که شما در بیرون از زندان صحبت نمی کنید. من برای زندانیان احترام زیادی قائل هستم.»
او میداند که زندگیاش مجبور نبود آنطور که پیش میرفت پیش برود و باید زمان بیشتری را در طول روزهای بازیاش در یک دفتر محبوس میکرد و با تمام اسنادی که امضا کرده بود، به جای ساحل یا زمین تنیس آشنا میشد.
او همچنین گفت که هنگام بازنشستگی از نظر ذهنی برای شوک ناشی از اینکه در 35 سالگی پیر خوانده شد و مجبور شد شغل دوم را از صفر شروع کند، آمادگی ذهنی نداشت.
اما اکنون او یک بار دیگر از نو شروع می کند. یورو اسپورت او را برای اظهار نظر در مورد مسابقات آزاد استرالیا استخدام کرد. او امیدوار است که برخی دیگر از شرکا و کارفرمایانش نیز بازگردند.او برای اولین بار اهداف خود را کوچک نگه می دارد.
او گفت: “من به نوعی در اواخر تابستان، پاییز زندگی ام هستم، بنابراین می خواهم واقعاً روی 25 سال آینده کار کنم.” شما به زندگی خود در زندان نگاه می کنید، به زندگی حرفه ای خود به عنوان بازیکن، مربی و مفسر نگاه می کنید. شما می خواهید از تجربه یاد بگیرید، می خواهید برخی از چیزهایی را که شروع کرده اید بهبود بخشید. و بنابراین این هدف من است.”