مانند کودکان همه جا، بازگشت به مدرسه در اوکراین با هیجان ارتباط مجدد با دوستان همراه است، اما این هیجان با عشق نیز همراه است.
بر اساس این گزارش، بچه های مدرسه شماره 21 شهر چرنیهیو اکنون در بحبوحه جنگ روسیه تجربه مشترک متفاوتی دارند: هر دانش آموزی با صدای آژیرهای حمله هوایی آشنا است و می تواند صدای ضد حمله را تشخیص دهد. سلاح های هواپیما و موشک های کروز.
این مدرسه در شهر چرنیهیو شمالی پس از خسارات فراوان ناشی از بمباران روسیه تعطیل شد. با بازگشایی مدارس در روز پنجشنبه، دانشآموزان در هر جایی که کلاس در دسترس باشد پراکنده میشوند. زمین بازی قدیمی آنها هنوز یک نقطه ملاقات معمولی است، اما بازیهایی که انجام میدهند تغییر کردهاند: پستهای بازرسی خیالی ارتش، تقلید صدا و برخورد موشک یک سرگرمی مدرن محبوب هستند.
بسیاری از نقاط در چرنیهیو و روستاهای اطراف آن، در حدود 130 کیلومتری (80 مایلی) شمال کیف، با آتش سنگین توپخانه روسیه در مراحل اولیه جنگ ویران شدند. زمانی که روس ها عقب نشینی کردند، 133 مدرسه آسیب دید.
پولینا بورنکو، 11 ساله، گاهی اوقات به مدرسه شماره 21 می آید. او همچنین بهترین دوست او است، او دوست دارد آنچه را که قبل از حمله در زندگی خود داشته است، کشف کند.
در حالی که به طبقه دوم کلاس که قبلاً در آنجا نشسته بود نگاه می کند، می گوید: چیزی که بیشتر از همه متاسفم این است که هیچ وقت مثل قبل نمی شود.
پولینا اخیراً پس از فرار خانواده اش از کیشور در یک فرار مرگبار که به گفته او همیشه دنبال او خواهد بود، به شهر بازگشت. وی گفت: هنگام حرکت روس ها به سمت خودروی ما تیراندازی کردند و راننده را کشتند. او از دوستان نزدیک خانواده ما بود. من نمی فهمم چرا روسیه زمین ما را می خواهد. این یک نوجوان است.
کودکان به دلایل مختلف از مدرسه بازدید می کنند: برخی از روی کنجکاوی، برخی دیگر برای بازیابی اشیاء از زباله ها و استفاده از آنها برای بازی های خود. همه بدون ترس در کلاس های آسیب دیده دیده می شوند که روی شیشه های شکسته و کتاب های درسی پاره شده قدم می گذارند.
والریا پشولکا، 16 ساله، میگوید: «وقتی برای اولین بار پس از بمباران مدرسه به اینجا آمدم، واقعاً ترسیده بودم. اما بعد به آن عادت کردم.
دانش آموزان به مدارس مجاور منتقل شدند. اما والریا در سال فارغالتحصیلی از این حرکت عصبی است: من فقط یک سال در اینجا درس خواندم، اما این اولین مدرسهای بود که احساس کردم در آن پذیرفته شدهام.
کریستینا ایگناتوا 16 ساله نیز گفت که دیگر نمی خواهم در خانه بمانم. می خواهم فضای سال فارغ التحصیلی ام را حس کنم. دلم برایش تنگ شده است. او مشتاق پیوستن به یک مدرسه جدید است و می گوید که می خواهد جنگ را شش ماه پشت سر بگذارد.
وی افزود: اتفاقی که افتاده یک فاجعه است. من قبلا برای هر چیزی که از دست دادم گریه کردم. دلم برای مدرسه، دوستان و معلمانم تنگ شده است. اما یک مدرسه جدید، معلمان و دوستان جدید وجود خواهد داشت. زندگی باید ادامه پیدا کند
پس از گذراندن یک ماه در یک پناهگاه زیرزمینی، بزرگترین ترس این است که نیروهای روسی ممکن است بازگردند. کریستینا گفت: گاهی که آژیر حمله هوایی به صدا در می آید، وحشت می کنم. احساس می کنم اینجا هستم و خاطرات وحشتناکی در ذهنم ظاهر می شود. او برای غلبه بر ترسش می گوید از کلاس های آنلاین نمی گذرد: می خواهم همکلاسی هایم را حضوری ببینم نه روی صفحه گوشیم.
در حال حاضر هیچ برنامه و بودجه ای برای بازسازی مدرسه شماره 21 وجود ندارد. منابع می گویند که زیرساخت های آموزشی در منطقه Chernihiv 380 میلیون دلار خسارت دیده است. اولویت سرمایه گذاری این پول در مدارس نیمه آسیب دیده است که امکان بازسازی سریع در آنها وجود دارد.
آنا آستوپاک 9 ساله وقتی وارد کلاس قدیمی می شود و نیمکت های شکسته را می بیند غمگین می شود. اولین خاطرات شاد و مدرسه اکنون ویران شده است.
وی میگوید: دلم برای بچههای کلاس تنگ شد. و من ناراحتم که مدرسه آسیب دیده است، حالا دیدن پنجره ها ترسناک است. در عمرم چنین چیز وحشتناکی ندیده بودم.
آنا می گوید: وقتی تو را اینجا می بینم ناراحت می شوم. از اینکه روس ها مدرسه ام را خراب کردند ناراحتم.