هفته گذشته نیروی هوایی از اولین بمب افکن استراتژیک جدید خود در 34 سال گذشته رونمایی کرد – یک هواپیمای رادارگریز بومرنگ شکل به نام B-21 Raider که در نهایت ممکن است حدود 200 میلیارد دلار برای مالیات دهندگان هزینه داشته باشد – و کشور به سختی متوجه شد. همچنین هفته گذشته گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه ذخایر کلاهک هسته ای چین از سال 2020 دو برابر شده است و می تواند تا اواسط دهه 2030 به 1500 برسد که به برابری با ایالات متحده و روسیه نزدیک تر است.
این نیز بیشتر مورد توجه قرار نگرفت. شاید ما آنقدر مشغول بودیم که به خاطر تسلط الون ماسک بر توییتر نگران باشیم.
پرزیدنت بایدن می گوید که ایالات متحده وارد یک “دهه تعیین کننده” از نظر ژئوپلیتیک شده است. راست میگه اما حتی در بحبوحه جنگ در اوکراین و خصومت فزاینده چین در قبال تایوان، به نظر می رسد که ما عمدتاً در خواب راهپیمایی در این جنگ داریم. دولت وعده های خود برای دفاع از جهان آزاد را در بوق و کرنا می کند. اما هنوز مایل به ارائه ابزار کافی نیست – یک عدم تطابق خطرناک در عصر ماجراجویی اقتدارگرا.
چند واقعیت سخت:
هزینه ها: ایالات متحده، به عنوان یک نقطه صحبت مشترک، بیشتر از مجموع 9 کشور بعدی برای دفاع هزینه می کند. این درست است اما گمراه کننده است. معایب قابل توجه آمریکا در قدرت خرید و هزینه های پرسنل را در نظر نمی گیرد. یک مثال: یک تفنگدار نیروی دریایی ایالات متحده می تواند به اندازه یک ژنرال چینی حقوق و مزایا دریافت کند.
روندهاهزینه های نظامی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی، در حدود 3 درصد، بسیار کمتر از میانگین مثبت 4 درصدی 50 سال گذشته است. طبق پیشبینیهای بنیاد پیتر جی. پیترسون، این کاهش در دهه آینده ادامه خواهد داشت و بیشتر منابع مالی توسط تورم تلف میشود.
محدوده: تعهدات دفاعی آمریکا از اقیانوس اطلس شمالی تا خلیج فارس تا تنگه تایوان امتداد دارد. در مقابل، جاه طلبی های نظامی روسیه، چین و ایران منطقه ای است و بنابراین تمرکز آن آسان تر است. چین در حال حاضر بزرگترین نیروی دریایی جهان را، حداقل از نظر تعداد کشتی ها، با هدف اصلی آن تصرف تایوان دارد.
آمادگی: نیروی هوایی حدود 1650 خلبان کوتاه است. ارتش با حدود 30000 سرباز کمبود کمبود دارد. بیش از نیمی از بمب افکن های آمریکا در زمان دولت کندی ساخته شدند. نیروی دریایی سالها برای رسیدن به هدف ۳۱۳ کشتی (در پایان دولت ریگان نزدیک به ۶۰۰ کشتی بود) تلاش کرده است، اما هنوز هم نمیتواند ۳۰۰ کشتی را بشکند.
صلاحیت: پنتاگون خراب است. هرگز از ممیزی عبور نکرده است. شکستهای اکتسابی – کشتی رزمی ساحلی نیروی دریایی (معروف به کشتی کوچک کوچک). تانکر KC-46 نیروی هوایی؛ سیستمهای رزمی آینده ارتش، برای نام بردن از چند مورد – میلیاردها دلار هدر رفته و دههها زمان تلف شده را شامل میشوند. نیروی دریایی به دلیل غفلت طولانی مدت از کارخانههای کشتیسازی عمومی، در حفظ و نگهداری کشتیهای خود تلاش میکند، و پایگاه دفاعی-صنعتی ما برای تأمین تجهیزات نظامی در صورت وقوع جنگ، بسیار کمتر از دو، با مشکل مواجه خواهد شد.
ضرورت: ما با این فرض عمل می کنیم که زمان به نفع ماست. سال گذشته، دولت بایدن توافقنامه ای را با بریتانیا و استرالیا برای کمک به این کشور در ساخت زیردریایی های هسته ای در بوق و کرنا کرد. اما استرالیا خوش شانس خواهد بود که کامل زیرساخت ها را قبل از دهه 2040 خریداری کند زیرا پایگاه صنعتی آن بسیار ناکافی است.
این مسائل با بی توجهی عمومی تشدید می شود. در طول جنگ سرد، مشکلات دفاعی مسائل عمده سیاسی بود، بنابراین مردم به آن توجه کردند. اکنون به عنوان مسائل فنی-بوروکراسی با آنها برخورد می شود، بنابراین مردم عمدتاً چنین نمی کنند.
حداقل باید بپرسیم که آیا میخواهیم تواناییهایی متناسب با تعهدات قانونی و سنتی خارجی خود داشته باشیم؟ اگر چنین است، ما باید هزینه های بسیار بالاتری را بپذیریم، فرآیندهای تدارکات خود را متحول کنیم، ذهنیت فوری استراتژیک را اتخاذ کنیم و زنجیره های تامین قابل اعتماد و پایدار را توسعه دهیم. در غیر این صورت، باید تعهدات خود را کاهش دهیم و آماده باشیم تا با عواقب آن زندگی کنیم.
اینها شامل احتمال دستیابی کشورهایی مانند عربستان سعودی و حتی ژاپن به سلاح هسته ای است. آیا ما آن را می خواهیم؟ بحثی است که ارزش دارد. حداقل باید در مورد مبادلات در دنیایی که متحدان سابق دیگر احساس نمیکنند که نمیتوانند به طور قابل اعتمادی به تضمینهای امنیتی ایالات متحده در برابر نزدیکترین دشمنان خود تکیه کنند، شفاف باشیم.
عکس کاملا تاریک نیست بر اساس گزارشها، برنامه B-21 تاکنون به موقع و با بودجه کمتری اجرا شده است، که نشان میدهد پنتاگون گاهی اوقات میتواند کارها را درست انجام دهد. و ایالات متحده در گذشته قادر به پرداخت بودجه های دفاعی نسبتا بالاتر بوده است و باید بتواند دوباره این کار را انجام دهد، مشروط بر اینکه اراده سیاسی وجود داشته باشد.
در همین حال، جنگ در اوکراین این واقعیت را آشکار کرده است که دشمنان ما نیز می توانند پاهای خاکی داشته باشند. ارتش چین احتمالاً از همان کاستیهای روسها رنج میبرد، سیستمی که اسرار را به همان اندازه که از دیگران پنهان میکند پنهان میکند. ایران هنوز ممکن است با تشنج های داخلی اش از بین برود. اوتو فون بیسمارک گفته است: “یک مشیت وجود دارد که از احمق ها، مست ها، کودکان و ایالات متحده آمریکا محافظت می کند.” او ممکن است اضافه کند که ما معمولاً در دشمنان خود نیز بسیار خوش شانس بوده ایم.
اما شانس مبنای بدی برای سیاست گذاری است. ما اکنون در دوره جدیدی از رقابت قدرت های بزرگ هستیم که در آن نمی توان مزیت های نظامی سنتی ما را بدیهی دانست. اکنون زمان بحث عمومی واقعی در مورد آنچه می خواهیم در مورد آن انجام دهیم است.