نقد و بررسی سفری از نور به تاریکی با باله ملی کانادا

وقتی کریستال پیت طراح رقص کودک بود، پدر و عمویش در مورد کیهان با او صحبت کردند. او با اشاره به قطعه‌اش «اطلس فرشتگان» در وب‌سایت باله ملی کانادا می‌نویسد: «گاهی اوقات هیجان گیج‌کننده‌ای را در لحظات کوتاهی از درک تجسم یافته تجربه می‌کنم. “احساس می کردم که در وسعت همه چیز قرار گرفته ام.”

زمانی که شرکت به رهبری مدیر هنری جدیدش، هوپ مویر، این رقص را در مرکز شهر نیویورک اجرا کرد، احساسات مشابهی در جریان بود. با این حال، متأسفانه، آنقدرها هم عرفانی نبود. رقص پیت بر روی جریان سوار می‌شود – جریانی بیدی از انرژی که بدن را در فضا خم می‌کند و منحنی می‌کند. آیا بینندگان می توانند احساس کنند که در کیهان شناور هستند؟ خیره به خلاء؟ به طور مبهم. بیشتر اوقات، آنها زمینی هستند، صحنه منظره ای از یکسانی متحیرکننده است.

«اطلس فرشتگان» که درست پیش از بسته شدن سینماهای کرونا در سال 2020 اولین نمایش خود را داشت، با رقصندگانی که به پشت دراز کشیده اند آغاز می شود. سرانجام قفسه سینه خود را یکی می کنند. سرهایشان در حالی که چشمانشان به بیرون خیره می شود به عقب کشیده می شود. در دوردست، در پشت صحنه، دیواری می‌درخشد که با نوک‌ها و برش‌هایی از نور در شکل‌هایی می‌درخشد که یخ‌ها یا تار عنکبوت‌های پر را تداعی می‌کند. با پیشروی کار، پس‌زمینه بلندتر می‌شود، مانند روشی که موج از اقیانوس به شکل ورقه‌ای بالا می‌آید تا برای یک لحظه درخشان مکث کند.

نورپردازی، نه رقص، ستاره است – به ویژه آن پس زمینه بازتابنده، طراحی شده توسط جی گوور تیلور و تام ویسر. رقصنده‌ها، چه در حال پیچیدن و چه در اکوسیستم تپنده پیت هستند، در امتداد حرکت می‌کنند، گاهی مانند سنگ‌ها خمیده‌اند، گاهی مانند حلقه‌های آب می‌پیچند.

«اطلس فرشتگان» با موسیقی اصلی اوون بلتون، که صداهای جهان طبیعی را تداعی می‌کند، همراه با انتخاب‌های کرال چایکوفسکی و مورتن لوریدسن، شوم و غم‌انگیز است و مردان و زنانی با سینه برهنه در لباس‌هایی به رنگ گاومیش در حال تپش خاکی هستند. به صورت هماهنگ (لباس‌های نانسی برایانت دارای شلوارهای برجسته با شکاف بالای زانو هستند.) مرگ در هواست. بعد از اینکه یکی از رقصندگان به زمین می‌افتد، دیگری شروع به تکان خوردن و لرزیدن می‌کند و دست‌هایش را نگه می‌دارد، انگشتانش را در جلوی صورت و سینه‌اش در حالی که به داخل و خارج می‌زنند، می‌چرخد. به زودی، در این کار بزرگ شرکتی، دیگران مانند یک گروه کر پرشور به آن می‌پیوندند.

«اطلس فرشتگان» پر از اضطراب شبیه سازی شده است. دوئت‌های متروکه‌ای وجود دارند که در کنار گروه‌هایی از بدن‌ها قرار گرفته‌اند که مانند طاعون بر دهکده‌ای روی صحنه می‌روند. با تکان دادن یک رقصنده دیگر، احتمالاً مرده، روی صحنه خالی به پایان می رسد. چه نزدیکتر عجیب است! پیت یک طراح رقص بسیار مورد توجه است. اما «اطلس فرشتگان» یادآور دیگری است که علیرغم پشتوانه‌های آن – گاهی اجتماعی، گاهی متافیزیکی – هر کار گروهی در مقیاس بزرگ و نیرومند به سادگی متعارف است.

«آنیما آنیموس» دیوید داوسون، اولین نمایش در نیویورک برای باله سانفرانسیسکو در سال 2018 و با کنسرتو ویولن شماره اتزیو بوسو. 1، برنامه را با شستشوی صحنه سیاه و سفید باز کرد. هم مناظر جان اتو و هم لباس‌های یومیکو تاکشیما به آن پالت می‌پیوندند، اگرچه لباس‌های یونیتارد و پلک – با جلوی متضاد و پشت‌های رنگارنگ – گاهی رقصنده‌ها را طوری جلوه می‌دادند که گویی بدن‌هایشان از وسط اره شده است.

Calley Skalnik و Genevieve Penn Nabity، یک جفت دوپلگانگر بلوند، مقداری عرق مورد نیاز را اضافه کردند، اما “Anima” به خصوص در شراکت خود ادامه داد. بارها و بارها، مردان زنان را به هوا بلند کردند یا در حالی که کفش‌های پوینت آن‌ها روی زمین می‌رفتند، آن‌ها را می‌کشیدند. خسته‌کننده‌تر از بی‌معنی بود. به نظر می‌رسید که رقصنده‌ها قصد داشتند همیشه دراز بکشند، همیشه با دست‌هایی که همیشه در حال گشاد شدن هستند رشد می‌کردند، گویی اشتیاق در انگشتان پرتاب شده‌شان ممکن است کمی گرما را تحریک کند، اما با طراحی مطابقت داشت. احساساتش هم بی رنگ بود.

قدیمی ترین باله برنامه، “کنسرتو” (1966)، توسط کنت مک میلان، به لین سیمور متولد کانادا، رقصنده درخشان و نمایشی باله سلطنتی که در ماه مارس درگذشت، تقدیم شد. او در گروه بازیگران اصلی بود و به خاطر نقشش در هیپنوتیزم و مراقبه پاس دو دو در موومان دوم بسیار مورد تحسین قرار گرفت. او نوشت که مک میلان از تماشای او یک شب در حالی که به تنهایی روی پوینت کار می کرد الهام گرفته است. او حرکات انحنای با سادگی متمرکز را – دستی که به آرامی می‌افتد، پایی که به‌طور حسی کشیده می‌شد – را به یک پاس دودوی شاد منتقل می‌کرد.

این یک باله دوست داشتنی است که به خوبی پیر شده است. تنظیم کنسرتو پیانو شماره شوستاکوویچ. 2 – که الکسی راتمانسکی برای “کنسرتو DSCH” خود، که یک موفقیت برای باله شهر نیویورک بود از آن استفاده کرد – “کنسرتو” لحظات بازیگوشی و شادابی داشت. با این حال، اجرا متلاطم بود و موسیقیایی رقصندگان ناهموار، پر از شروع و توقف بود.

در حالی که به نظر می رسید «کنسرتو» کم تمرین شده و یک باله بسیار بزرگ برای صحنه است – شاید اجراکنندگان در این مرحله خیلی تازه کار بودند – هنوز هم در حالی که رقصندگان با لباس های زرد پر جنب و جوش از یک طرف صحنه به طرف دیگر ازدحام می کردند، رفتاری شاداب درباری وجود داشت. دیدن اسکلت باله ایده آل نیست – و خاطره “DSCH” پر جنب و جوش راتمانسکی کمکی نکرد – اما “کنسرتو” همچنان می درخشید.

باله ملی کانادا

تا روز شنبه در مرکز شهر نیویورک؛ nycitycenter.org.

Tiana Fitzpatrick

دوست حیوانات در همه جا. متخصص موسیقی برنده جایزه. کافه قهوه. ارتباط دهنده. کاوشگر. متعصب الکل

تماس با ما